بیایید کمی در مورد پر خبرترین مرد این سالهای شبکههای اجتماعی یعنی ایلان ماسک صحبت کنیم. ما در عصر شبکه های اجتماعی زندگی می کنیم، عصری که بسیاری از ما خوراک رسانهای خود را نه از کتابها یا رسانههای بزرگ بلکه از شبکههای اجتماعی میگیریم. این امر شامل پادکستها، ویدئوهای یوتیوب، ریلزهای کوتاه اینستاگرامی و یوتیوبی است. مخاطب بیشتر این محتواها هم نسل زد هست. با توجه به بزرگتر شدن این نسل و تعیین کنندگی این نسل در رویدادهای اجتماعی انتقال تاثیر شبکه اجتماعی از سرگرمی به سیاست، اقتصاد و اجتماع بیش از پیش حس شد.
این نسل محتوای ذهنی و خوراک فکری خود را محتوای تصویری مبتی ب الگوریتم شبکه های اجتماعی گرفتند. الگوریتمی که تخصص محور نبود و به دنبال انتشار ویروسی و هر چه بیشتر اطلاعات می بود. به همین دلیل تاثیر کوتاه مدت با جاذبه های بصری سطحی، نظیر زندگی اشرافی، جاذبه جنسی و جاذبه های ظاهری آن هم به شکل پوپولیستی روی مخاطبین تاثیر میگذارد.
این امر منجر به نوعی بازاریابی محتوا شد که ریلزهای کوتاه مدت اینستاگرامی در محتواهای سینمایی و رسانهای تاثیر میگذارد. رشد سینمای مارول و کمیک محور در این مدت به قدری جدی شد که در دهه دوم هزار سوم سلطه مثال زدنی فیلم های مارول و کمیک محور حس می شد. و ایلان ماسک توانست از چنین فضایی بیشترین بهره برداری را کند. در واقع دروغ های ایلان ماسک در این فضا رشد یافت.
دروغهای ایلان ماسک و بازاریابی مارولی
منطق فیلم های مارول که در واقع نوعی بی منطقی بود بر مولفههایی استوار بود. موضوعات علمی تخیلی، بر اساس ایدههای ساده لوحانه علمی، شرورهایی با قدرتهای خاص که دنبال سلطه بر جهانند. آن ها همچنین از تکنولوژی جهت این شرارت ها استفاده میکنند. شرورهایی که نه تنها منفور نیستند بلکه جذاب هم هستند.
در دنیای کنونی هیچکسی از ویژگی های مارول به اندازه ایلان ماسک جهت بازاریابی استفاده نکرد. بازاریابی که بیش از انکه بازاریابی برند محصول یا کارخانه باشد. بازاریابی برند شخص میباشد. ایلان ماسک وعدههای بسیار بزرگی میدهد وعدههایی که پیشتر در کمیک بوک های مارول دیده ایم. بردن انسان به مریخ، هوشمند کردن میمونها، هوشمندسازی خودروها ، همه و همه در آیندهای نزدیک. وعدههایی که برخی از آنها قرار بود خیلی قبل تر عملی بشوند و هنوز نشدند. مثلا بردن انسان به مریخ تا 2020
برخی از این تکنولوژیها با علم امروز قابل دستیابی هستند. مثلا ماشینهایی که تماما بدون سرنشین رانندگی میکنند. اما برخی از آنها به نظر وعده های بزرگ اما غیر عملی می آید مثلا انتقال انسان به مریخ. اما اینجا سوال اساسی این است که ایلان ماسک در این صنایع تا چه میزان نقش تعیین کننده ای داشته است. یا به بیان دیگر آیا این صنایع بدون ایلان ماسک هم میتوانستند به همین دست آوردها برسند. آیا اینکه معرفی ایلان ماسک به عنوان مغز متفکر این موضوع یکی دگیر از دروغهای ایلان ماسک نیست؟
تفاوت ایلان ماسک و سایر بیلیونرهای تکنولوژی
ابتدا باید مقایسه ای داشته باشیم بین ایلان ماسک و سایر بیلیونرهای سرشناس دنیای تکنولوژی که از دهه نود میلادی با مطرح شدن نام هایی مثل بیل گیتس و لری پیج به گوش ما رسید. این نام ها بعدها با مطرح شدن اسامی مارک زوکربرگ و استیو جابز به حاشیه رفت.
این افراد چند ویژگی داشتند. حوزه درآمدزایی آنها مشخص بود و تخصص آنها هم مشخص بود که در چه زمینهای است. به ندرت مصاحبه میکردند. کمتر به وقایع روز واکنش نشان میدادند و رفتارهای یک شو من را از خود بروز نمی دادند. مشارکت آنها در سیاست مخفیانه و به صورت اسپانسری بود.
اما پس از ایلان ماسک موج جدیدی از میلیاردها ظهور پیدا کردند. بیلیونرهایی که در فضای مجازی به عنوان کارآفرین شهرت یافتند، اظهار نظرات سریع و صریح سیاسی کردند به سرعت جذب ماگا رالی(رالی هوادران ترامپ) شدند. برند شخصی آنها از برند تجاری آن ها شهرت بیشتری یافت و توسط رسانه ها تبلیغات وسیعی روی آنها به عنوان کارآفرین الهام بخش صورت گرفت و زندگی روزمره آنها زیر ذره بین قرار گرفت. آنها از وقایع مختلف نظیر جام جهانی فوتبال تا انتخابات آلمان را فرصتی برای قرار گیری در صدر اخبار دانستند. رفتار آنها بیش از کارآفرین ها شبیه بلاگر ها بود و ایلان ماسک مطرح ترین آن افراد بود. میلیاردهایی که در نقد حزب کمونیست چین محتاطانه عمل میکنند اما در نقد حزب دموکرات آمریکا یا اتحادیه اروپا همیشه جسورانه عمل می کنند.
دروغ های ایلان ماسک در مورد شرکتهای مختلف
در ادامه مقاله کخا استودیو چند ادعای بزرگ او را بررسی میکنیم. ایلان ماسک مدعی است که مغز متفکر پشت پرده شرکت های زیر است. در واقع او با قرارگیری در صدر اخبار نام این شرکت ها را به نام خود سنجاق زد.
استارلینک
تسلاموتورز
توییتر
پی پال
بررسی ادعاها
در ادامه این مقاله ادعاهایی از ایلان ماسک را بررسی میکنیم که به مرور زمان خلاف آن ثابت شد. در واقع ایلان ماسک بدون نگرانی از فکت چکینگ توسط مخاطبانش ادعاهایی را مطرح کرد.
ادعای تجربه زندگی فقیرانه علی رغم داشتن پدری ثروتمند: این یکی از دروغهای ایلان ماسک است. پدر او در مصاحبهای این ادعا را رد کرد و گفت که او در کودکی با رولزرویس و راننده شخصی به مدرسه می رفت. این ادعای زندگی فقیرانه که توسط افراد ثروتمند مطرح میشود در مواقعی نوعی رویافروشی به اقشار فقیر است. این که بدون نشان دادن راه های کمکی مخفی منجر به موفقیت، خود موفقیت را نشان میدهند و صرفا آن را به توانایی خود ربط میدهند. افراد فقیر با شنیدن این اخبار امیدوار می شوند که آنها هم چنین فرصتی دارند حال آنکه ممکن است آنان مسیری بسیار ناهموارتر طی کنند. و در صورت عدم موفقیت سر خورده هم شوند.
مشارکت در برنده های پیش ساخته به عنوان سرمایه گذار و مطرح کردن خود به عنوان مغز متفکر: کمپانی تسلا توسط مارتین ابرهارد بنیان گذارده شده، او گفت نمیداند که ایلان ماسک چرا میخواهد خود را به عنوان بنیان گذار تسلا معرفی کند.
زحمات دیگران به نام ایلان ماسک
او در صاحب شدن زحمات دیگران از جمله شبکههای اجتماعی، هوش مصنوعی و صنایع خودروسازی و بانکی سابقه طولانی دارد. ایلان ماسک علاوه بر ادعای مالکیت در کارخانه هایی که دیگران ساخته اند، همین کار را با اختراعاتی که قبلا انجام شده است انجام داده، مثلا بسیاری از پروژه های اسپیس ایکس که کپی پروژه های ناسا در دهه های گذشته هستند یا کنترل ماوس توسط مغز انسان که قبلا هم انجام شده است. سرقت اختراعات دیگران هم بخشی از دروغهای ایلان ماسک است.
به این لیست بلند بالا میتوان فروش شت کوینها و دلالیهایی که او برای ارز دیجیتال کرده است را نیز اضافه کرد. در واقع ایلان ماسک کسیست که تکنولوژی چینی را با دروغهای مارول به خورد مصرف کنندگان میدهد و سود خود را از نوسان ارزهای دیجیتال ناشناخته میبرد.
نتیجه گیری
ایلان ماسک کسی است که جک های دیگران را با صدای بلندتر میگوید، او با صحبت زیاد در رسانه اختراعات دیگران را صاحب میشود، برندهای دیگران را به نام خود میخواند و با زدن حرف های جنجالی که شبیه سناریوهای هالیوودی است. مخاطب هالیوود زده را جذب میکند. او یک سرمایه دار بلاگر است مردی که پیش از آنکه با اختراعات یا برندهایش شناخته شود با جنجال هایش شناخته می شود و به همین دلیل است که او در شبکه های اجتماعی فعال است.
او میلیاردری متفاوت متعلق به عصر شبکه های اجتماعی و فیلم های مارول است. که به دلیل بی نظارتی در دوران تکنولوژی روی اینفلوئنسرها و تجارت رمزارز به صورت کنترل نشده ای از رسانه ها برای پرسونال برند خود استفاده میکند. اما او همینک قمار خود را وارد بازی بزرگتری کرده است. بازی که ممکن است ادعاهای او را نه فقط در پلتفرم توییتر بلکه در دنیای واقعی ارزیابی کند و دیگر واکنش ها به او محدود به چند لایک و دیسلایک نباشد بلکه با تحریم ها، بایکوت ها، اعتراضات و حتی تظاهراتی روبرو شود و بازاریابی مارولی او با سقوطی آزاد تمام شود.